گریه آخرین چیزی ست که
گریه
آخرین چیزی ست که باقی می ماند
و بغض
یکی مانده به آخری ست
و امید
پیش از بغض
می ترکد
من این مرحله ها را
مثل مسیر خانه تا دانشگاه
مثل مسیر حول حالنا تا یلدا
کوچه به کوچه از برم
این کوچه ها
هر شب
پر از بادکنک هایی ست
که یکی یکی می ترکند
اول امید
بعد بغض
و گریه آخرین چیزی ست که...
گفت :چند سال داری؟
گفت :چند سال داری؟
گفتم :روزهای تکراری زندگیم را خط بزنی
کودکی چند ساله ام.